در حالیکه پشت خروج نجفی اراده ای از سوی کارگزارانی ها به وضوح دیده می شد اینک فشارهای چهره های شاخص این جریان برای نشاندن گزینه مطلوب شان یعنی محسن هاشمی بر کرسی بهشت بیش از پیش هویدا شده است.
به نقل از جماران غلامحسین کرباسچی و محمد عطریانفر چندی پیش به دفاع از حضور محسن هاشمی در شهرداری تهران سخن گفته اند و خواستار حمایت رئیس دولت اصلاحات از حضور او در مقام شهردار تهران شدهاند اما مخالفت رهبر اصلاحات صراحتا با این تصمیم اعلام شده و از رئیس شورای شهر تهران خواسته است که به میثاقش با مردم تهران پایبند باشد.
اما نکته ای که تا حدودی دست و پای هاشمی را برای جلوس بر کرسی شهرداری تهران بسته میثاق نامه ای ست که فراکسیون امید و اعضای شورای شهر بر آن تاکید دارند. براین اساس منتخبین لیست امید حق ندارند برای حضو در پستی دیگر عطای نمایندگی مردم را به لقایش ببخشند، خصوصا اینکه رفتن محسن هاشمی زمینه را برای ورود سرلیست اصولگرایان در انتخابات شورای شهر 96 فراهم خواهد کرد. مهدی چمران که اکنون عضو علی البدل شورای شهر تهران است، با رفتن محسن هاشمی، می تواند عزم خود را برای تمدید تجربه هشت ساله در شورای شهر تهران جزم کند.
همین عامل سبب شده تا چهره های مختلف اصلاح طلب از خروج احتمالی نمایندگان مردم از شورا و مجلس انتقاد کنند. پیش از این ژاله فرامرزیان فعال سیاسی اصلاح طلب و چهره برجسته این جریان سیاسی، گفته بود: «کاندیداهایی که با لیست امید آمدند نباید انصراف دهند و از شورا خروج نکنند، به دلیل اینکه به هر حال انسانهای ارزشمندی بودند که میخواستند در لیست قرار بگیرند، اما از بین آنها این بزرگواران انتخاب شدند و متعهد به حضور و ادامه فعالیت در طول 4 سال هستند».
اما محمدعلی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز اعتقاد دارد مطرح کردن این سخنان با جامعه مدنی و مشی اصلاح طلبی هیچ سنخیتی ندارد: او در صفحه شخصی خود نوشته است:«جدای از اینکه شهردار تهران چه کسی خواهد بود، یکی از بدترین استدلالها که از شورای شهر تهران شنیده میشود این است که اگر یکی از اعضای شورا، شهردار شود، ممکن است سر لیست اصولگرایان که در لیست علی البدل هست، عضو اصلی شورا شود. حرف تلخی است که با جامعه مدنی و اصلاح طلبی هیچ تناسبی ندارد. یک زمانی شعار اصلاح طلبی زنده باد مخالف بود. در بحبوحهی بد اخلاقیها و هیاهوها اولیهترین اصول آرمانهای اصلاح طلبی و دمکراسی خواهی در حال فراموشی است. من معتقدم به هر دلیل، یک مخالف وارد شورا شود، اصلاح طلبانهتر از آن است که شورا بی حضور جناح مخالف باشد».
طبعا آنقدر اختلاف میان اصلاح طلبان بر سر گزینه مطلوب بالا گرفته است که آنها تحت هیچ عنوانی به این مسئله رضایت نمی دهند که هاشمی شهردار شود. موافقت طیفی از اصلاح طلبان و همراهی آن ها با کارگزارانی ها بر سر شهردار شدن محسن هاشمی سبب شده تا طیف دیگری از اصلاح طلبان سفت و سخت بر سر مواضع خویش باقی بمانند و میثاق نامه را دلیل مخالفت خود عنوان کنند، هر چند به نظر می رسد تداوم این لجاجت های سیاسی به فشارهایی که از سوی کارگزارانی ها در کناره گیری نجفی بی تاثیر نبود، دلالت داشته باشد تا به نوعی تسویه حساب سیاسی را در دستور کار خود قرار دهند.
کمااینکه علی اعطاء سخنگوی شورای شهر تهران در این اظهار نظر رسمی و قاطع به نوعی تلاش کرده تا آب پاکی را بر دست کارگزارانی ها بریزد: «در این خصوص قبلا نیز صحبت شده است و از اعضای شورای شهر تهران گزینهای برای شهرداری مطرح نیست و در این رابطه عضوی از شورای شهر تهران خارج نخواهد شد».
کارگزاران و اصلاح طلبان؛ روابطی سینوسی ارمغان انتخاب شهردار
دهه 60 و 70 اوج درگیری های سیاسی اصلاحات و کارگزاران بود. از زدن برچسب عالیجناب سرخپوش به هاشمی رفسنجانی از سوی اردونشینان اصلاح طلب تا تاختن بر جبهه مشارکت و دیگر طیف های سیاسی اصلاح طلب از سوی کارگزارانی ها. دهه 80 انفعال و صلح دستور کار این جریان های سیاسی بود اما گویا منافع مشترک سیاسی زمینه را برای بهبود روابط در دهه 90 فراهم آورد تا یک کاسه شدن این دو جریان سیاسی زمینه را برای توفیق در کارزارهای انتخاباتی اخیر مهیا کند.
اما نکته حائز اهمیت اینکه به نظر می رسد روابط کارگزاران و اصلاح طلبان می رود به یک معادله سینوسی در سپهر سیاسی کشور مبدل شود، چراکه خط سیر تبادل نظرات در خصوص انتخاب شهردار پایتخت بیشتر میل به اختلافات دارد تا تداعی کننده اختلافات دهه 60 و 70 باشد.